بیقرار

چ

 

بقیه عکسها در ادامه مطلب

 

راهی کربلا

 

دیگر نمی‌خواهم زنده بمانم! من محتاج نیست شدنم ، من محتاج تو هستم خدایا! بگو ببارد باران که کویر شوره زار قلبم سالهاست که سترون مانده است. من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم! خدایا دوست دارم تنهای تنها بیایم ، دوست دارم گمنام گمنام بیایم ، دور از هر هویتی. خدایا! اگر بگویی لیاقت نداری ، خواهم گفت:«لیاقت کدامیک از الطاف تو را داشته‌ام؟ خدایا دوست دارم سوختن را ، فنا شدن را ، از همه جا جاری شدن را ، به سوی کمال انقطاع روان شدن را ...

---

به حق مادرت زهرا (س)، حسین جان

شـــــــهادت را نصیب ما بگـــــــــردان....

---

 

راهی کربلایم

میروم...
دعایم کنید...
دعایتان میکنم...

خدانگهدار

یک شب دیگر...

 

 

زهرا جان!

یک شب دیگر پیش علی بمان...

...

مـمـنـونـم اگـر نـروی

مـیـمـیـرم اگـر بـروی

من ماندم و زینب تو

خـون می چکد از...

---

ﺑﻬﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻬﺎﺭﻡ،ﺗﻮی سینه ﻢ

ﯾﻪ ﻗﻠﺐ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﻪ

ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟

ﭼﺸﺎﻡ ﮐﺎﺳﻪ ی ﺧﻮﻧﻪ

ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟

---

یتیمی درد بی درمان

یتمی...

 

بیت الاحزان...

 

 

بعد از رفتن پیامبر گریه می‌کرد، زیاد. مردم مدینه گفتند: خسته شدیم

به فاطمه بگو یا روز گریه کند یا شب.

 علی سایبان زد برایش نزدیک بقیع. بیرون شهر. شده بود بیت‌الاحزان...

---

این که چه بودیم و چه هستیم مهم نیست. مهم این است که چگونه از دنیا می‌رویم. ان‌شاءالله مؤمن از دنیا برویم.

مادر

 

مادر

یعنی،

تمام زندگی!

...

وای مادرم

---

برای اینکه در مسیر دین نلغزیم باید در رفت و آمدهای روزمره، ‌چند چیز را مدام رعایت کنیم :

1 – از خدا بخواهیم در لحظات حساس آزمایش، ‌دست ما را بگیرد.

2 – اگر جائی می‌خواهیم برویم و نمی‌توانیم بر نفسمان مسلط شویم، نرویم.

3 – حال اگر رفتنمان ضروری بود از خدا و امام زمان (عج) بخواهیم در آنجا که هستیم «خودمان» باشیم.

حتی اگر نتوانیم ولی نیت مان اینگونه باشد بازهم خدا دست ما را می‌گیرد.

 

غروب های جمعه...

 

مبنــای روضـــه خـواندن مـا بر کنــایه اســـت ..
بـاور کنــید روضــه ی مــادر نخواندنی اســت ..

وقــتــی بـا اشــاره ایــــ از دسـتـــــ میــرویــم ..
شـرح تمـام روضــه کـه دیـگر نگفتـنی اســت.!

 

---

 

غروب های جمعه...

دل آسمان خون می شود اما نه به سبب دوری و فراق شما ...

دل آسمان تنگ است اما نه به خاطر غیبت و نبود شما...

من میدانم علت خون شدن دل آسمان چیست...

دل آسمان جمعه ها به سبب خون شدن دل شما خونین می شود.

همان وقتی که پرونده اعمالمان را خدمتتان می آورند...

یک یک پرونده ها را باز می کنید پرونده ها پر است و سنگین...

آقا به جان مادرت پرونده من که به دستت رسید

گناهانم را نادیده بگیر و برای هدایتم دعا کن...

---

 

صد پاره گر شود دلم از غصه دور نیست

دل شیشه است ، شیشه که سنگ صبور نیست

سنگ صبور هم شنود چون حدیث من

گر شیشه وار بشکند از غصه دور نیست

 

کربلا

شب جمعه وقتی که از حرم بوی سیب میاد

تو صفای سینه زنان صدای حبیب میاد

شب جمعه ها پای روضه ها یه غریب میاد

میخونه با دل محزون میزنه به سینه و سر

الهی برات بمیرم یاحسین غریب مادر...

---

کربلا رفته ای یا نه؟
اگر نرفته ای درکت می کنم
شوق دیدن داری!
اگر رفته ای هم درکت می کنم
خیال جان سپردن داری . . .

---

 

 

درد بده دوا بده قلب منو صفا بده
هر چی دارم ازم بگیر به من یه کربلا بده
چیزی ازت کم نمی شه ای پادشاه عالمین
یه شب ما رو دعوت کنی میون بین الحرمین

بی تابی نکن...

 

ریحانه ی من چه بر سرت آوردند

صد بغض به آه همسرت آوردند

غسل تنت از من چقدر وقت گرفت

یعنی چه به روز پیکرت آوردند؟

---

 

همیشه کسی در من فریاد می‌زند،

بی تابی نکن، می‌آید

تو که می‌آیی،

تا دل پریشانی ما را آرام و قرار شوی

تو که می‌آیی،

تا بساط دروغ را برچینی

و خودبینان سرکش عالم را نابود کنی

تو که، یاری کننده حقی پس تو کجایی؟

ما همه اعتبارمان را

مدیون نگاه مهربان و آسمانی توییم

دعا کن در حصار فراموشی مدرن

ردپایت را گم نکنیم یک وقت

در این حکایت فراق ما تمام شدیم

خاصیت عشق این است...

---

صد پاره گر شود دلم از غصه دور نیست

دل شیشه است ، شیشه که سنگ صبور نیست

سنگ صبور هم شنود چون حدیث من

گر شیشه وار بشکند از غصه دور نیست

چادر ...

 

جنگ نابرابر یعنی

 

سپر تو  می شود چادر ...

 

---

 

ممـ ـلکت مـا را ببیـ ـن

اسـ ـم دخترمـآن رآ میـگذآریـ ـم فآطـمه

امآ تربیتشـآن میکنـیم عـ آ ی ش ـه ا ی

وآی بر مـآ!

---

 

صدای گریه ی تو پیر کرده عالم را

بیا که با تو بپوشم لباس ماتم را

دوباره چشم ترت زخم میشود آقا

جواب کرده به چشمت دوباره مرهم را

برای مادر خود تا که روضه میخوانی

به گریه شعله زنی، دودمان آدم را

...

 

 

درد...

 

تا سرفه میکنم بدنم درد میکند

زینب مرا نبوس، تنم درد میکند

از من نخواه با تو کنم درد دل علی

تا حرف میزنم دهنم درد میکند

---

رنگ چادرش سیاه
رنگ صورتش رنگین کمان!
"حجاب بازی"
نوبر است!

---

آقا قسم به جان شما خوب می شوم

باور کن آخرش به خدا خوب می شوم

حتی اگر ز دست دل خویش شاکیم

قدری تحملم بنما خوب می شوم

جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند

من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم

با این همه بدی به ظهور شما قسم

با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم