"چهل شب عاشقی" شب سیزدهم
سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ب.ظ
محمدبن حنفیه گفت: “حالا که نمی خواهی بیعت کنی برو مکه. اگر نشد یمن، آنجا دوست و آشنا زیاد داریم. *ولی اگر آنجا هم احساس امنیت نکرد، سر به کوه و بیابان بگذار.* ”
حسین(ع) گفت: “از راهنمایی و دلسوزی ات ممنونم. می روم مکه؛ امیدوارم نظرت درست باشد.”
( *“آفتاب بر نی”* [روایت داستانی ِ زندگی امام حسین(ع)]؛ ص ۳۸)
۹۲/۰۹/۰۵